روح بزرگوار من
دلیگرم از حجاب تو
شکل کدوم حقیقته
چهره ی بی نقاب تو
وقتی تن حقیرمو
به مسلخ تو می برن
مقلوب قلب من نشو
ستیزه کن با پیکرم
اسم منو از من بگیر
تشنه ی معنی منم
سنگینه بار تن برام
ببین چه خسته می شکنم!
به انتظار فصل تو
تمام فصل ها گذشت
چه یاس بی نهایتی
ندیم من بود
فصل بد خاکستری
هستی مو بی صدا گذاشت
چه قلب بی سخاوتی
حریم من بود
دژخیم بی رحم تنم
به فکر تاراج منه
روح بزرگوار من
لحظه معراج منه
فکر نجات من نباش
مرگ منو ترانه کن
هر شعرمو به پیکرم
ضربه ی تازیانه کن
روح بزرگوار من